🖐دست های پشت پرده🖐
(قسمت چهاردهم)
#داستان

سؤال بعدیم این بود که نصف کتیبه تخریب شده بعد به نظر شما اون همه حرف و افاضاتی که به کوروش نسبت میدن توی همون یه تکه باقی مونده نوشته شده❓ عکس کتیبه رو دیدید⁉️
کلاً یه قسمتش نیست بعد با همون یه تکه باقی مونده از کتیبه، چجور این همه مطلب درآوردن⁉️
رو کردم به ماهان و گفتم: ببین ماهان این یکی رو دیگه باید بخونی 😊
ماهان متعجب نگاهم کرد و صداش رو به حالت ناله کرد و گفت: چیو بخونم 😩
خنده‌ام گرفته بود و یادم به سرانه‌ی مطالعه تو کشور افتاد 📖
گفتم: ترجمه منشور کوروش رو دیگه. 😉 این یکی رو خودت باید بخونی و بدونی که توش چیا نوشته 🙂
پیرمرد: میشه یه کَمِشو بگی🙄

قبول کردم و گوشیم رو برداشتم و از روی ترجمه‌ای که توی گوشیم بود شروع کردم براشون خوندن.📲
ماهان: اول بگو این ترجمه از کجاست کی این ترجمه رو انجام داده❓
من: ترجمه فارسی از متن اصلی بابلی ترجمه دکتر شاهرخ رزمجو، بخش خاورمیانه‌ی موزه بریتانیا👌
خب حالا ولش کنی شماره صفحه و ویرایش و کل شناسنامه رو میخواد بگه.😒
بهش اخم کردم و گفتم: مثل اینکه خودت پرسیدیااااااا 😕 تقصیر منه که بهت میگم😐
پیرمرد: ای بابا. چقدر چونه می‌زنید بگو یه چندتا کلمه ببینم چی نوشته 👀
پیرمردِ کنجکاو و باحالی بود، حتماً دلیلی داره که انقدر براش مهم بود. باید می‌فهمیدم جریان چیه چرا انقدر پیگیر این بحث ما بود. 🤔خلاصه اینکه شروع کردم از روی ترجمه خوندن:

«آنگاه که با شادی به درون بابل آمدم جایگاه سروری خود را با جشن و شادمانی در کاخ شاهی برپا کردم. مردوک، سرور بزرگ، قلب گشاده‌ی کسی که بابل را دوست دارد، همچون سرنوشتم به من بخشید و من هر روز ترسنده در پی نیایش او بودم.
منم کوروش شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه‌ی جهان.
پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، نوه‌ی کوروش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، از نسل چیش پیش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان»