🖐دست‌های پشت پرده🖐
(قسمت دوم)

ماهان که پشت سرم می‌آمد، خودش را به من رساند و در حالی که از حرف‌های من گیج شده بود گفت: میشه بیشتر توضیح بدی⁉️

ماهان هم مثل من، زیاد دنبال مباحث ایران باستان و باستانگرایی و . . .  بود. اما من یه چند وقتی می‌شد که بخاطر یکسری جریانات، تصمیم گرفته بودم بیشتر تحقیق کنم. 🤔توی این افکار بودم که ماهان صدام کرد.🗣

ماهان: کجایی پسر⁉️ یه سؤال پرسیدمااا . . .❗️

گفتم: ببخشید😅 چی پرسیدی❓

ماهان: پشت پرده چیه⁉️🤔

نشخندی زد و منتظر شد تا حرفم را بزنم.😏

گفتم: چیه⁉️ می خوای همینجور تو پیاده رو، سَرِ راهِ مردم همشو برات بگم❓ بریم حداقل یه جا بشینیم.😉
نزدیکی‌های باشگاه یه پارک دِنج بود که یه بستنی فروشی با صفایی داشت، به ماهان گفتم بزن بریم همین پارک روبه رو یه بستنی هم بخوریم تو این هوا می چسبه.🍦😋

دوتا بستنی خریدیم و همون جا نشستیم به صحبت کردن. داشتم فکر می‌کردم که از کجا شروع کنم❗️بهتر دیدم که از اول ماجرا رو تعریف کنم، که چی شد که بالاخره من راجع به ایران باستان نظرم عوض شد و دیگه سنگ کوروش رو به سینه نمی‌زنم، هیچ، تصمیم هم گرفتم که خودم نقدش کنم.😌

گفتم: چند وقت پیش با یکی کَل انداختیم. منتقد این مباحثِ مربوط به ایران باستان و . . . بود. بالاخره بعد از کُلی بحث، چند تا کتاب معرفی کرد و گفت: اگر دوست داری دست‌های پشت پرده‌ی این ماجراها رو بشناسی و اگر اهل مطالعه‌ای و دنبال حقیقت، می تونی این کتابا رو بخونی. بعد اگر قانع نشدی اون وقت بیا دوباره صحبت کنیم.😊
منم کنجکاو شدم که دست‌های پشت پرده چیه⁉️🤔
 بخاطر همین شروع کردم به خوندن کتابا و تحقیق در مورد اینکه اصلاً جریان قبر کورش چیه⁉️از کِی بحث کوروش و ایران باستان رواج پیدا کرد⁉️ اصلاً این هفت آبان از کجا شروع شده⁉️🤔